آهیو شاهزاده کشور سارو هست که در سریال سرزمین آهن نشان داده شده است. آهیو در دوران جوانی با خاله اش به عنوان جاسوس به گویا آمده و ماموریتش را به همراه خاله اش انجام داد اما در وسط سریال دستش توسط افراد سلطنتی گویا رو میشود و دسنگیر میشوند اما سورو آنها را نجات می دهد.پس از نجات آهیو و خاله اش توسط سورو،آهیو به سارو رفت اما بعد از چند روز دلتنگ سورو شد و برای خداحافظی آمد اما سورو سعی کرد جلوی رفتن او را بگیرد تا با او ازدواج کند اما رؤیای دیرینه سورو به حقیقت نپیوست. سپس پس از مدتی سارو به شینگوی کان ملحق میشود و به جنگ گویا می رود. پس از این آهیو بخاطر علاقه واقعی اش نسبت به سورو پیشنهاد ازدواج میدهد اما سورو رد میکند و آهیو واقعا به شینگوی کان ملحق میشود. پس از چند روز آهیو سعی کرد سورو و ییجی ناشی رو بکشد اما موفق نشد و دستگیر شد. پس از دستگیری آهیو سارو و شینگوی کان مجبور به عقب نشینی میشوند و شینگوی کان مجبور میظود دهکده شینگوی را ترک کند و به شدت عصبانی میشود و آهیو را مسئول این اتفاق میداند.پس از این شینگوی کان افرادی را مامور میکند تا آهیو را دستگیر کنند. پس از دستگیری آهیو شینگوی کان پس از کمی رجز خوانی و گفتن نقشه اش برای آهیو او را به شدت زخمی میکند در همان موقع سورو از راه میرسد و شینگوی کان پا به فرار میگذارد.سپس آهیو فاش میکند که واقعا به سورو علاقه داشته است. سپس بر اثر ضربه شمشیر شینگوی کان میمیرد. سپس خاله آهیو پس از مطلع شدن از مرگ آهیو به سارو برمیگردد تا تحقیقات را از سر بگیرد. سپس سورو که داغ دار آهیو است شخصا جنازه آهیو را نزد فرمانروای سارو میبرد و از او تقاضای بخشش میکند و میگوید که کار او نیست اما فرمانروای سارو باور نمیکند اما تالهی از سورو حمایت و حرف او را تایید میکند و اعتراف میکند که این کار شینگوی کان است و شبنگوی کان هم زندانی میشود اما سورو هم زندانی میشود اما سورو به دلیل اینکعه قصد کشتن آهیو را نداشته آزاد میشود و بعد از حواشی و اتفاقات مختلف به گویا بازمیگردد.
عکسات واقعا خیلی خوبه
اهیو لیاقت سورو رو داشت من میخوام بدونم سورو اهیو رو بیشتر دوست داشت یا اون دختر هندی لطفا یکی جوابمو بده