مشتاق شدم این سریال رو ببینم. عاشق گل سر و آویز موهاشون شدم. وب تون رو هم خیلی دوست دارم مطالب قشنگ و جالبی میذارید. اگه وقت کردید لطفا از سریال Legend of Fei(افسانه فی) هم تصویر بذارید.ممنون
اینطوری که تو سریال زندگی برای عشق نشون دادن؛بانو جانگ هی-بین زن خوبی نبوده و برعکس خیلی شیطان صفت بوده و تو تاریخ چوسان ازش به عنوان خبیث ترین شخصیت یاد میکنن درست مثل ملکه وو زتیان (ملکه چین سلسله تانگ) و امپراطریس کی(ملکه چین سلسله یوآن) که خبیث ترین شخصیت های چین هستن
که البته وو زتیان قابل مقایسه با صیغه ای مثل جانگ اوکی جونگ نیست چون وو زتیان کار های بسیار بزرگی برای مردم چین انجام داده:
درام ملکه چین وقایع قرن 7 و 8 در سلسله تانگ را روایت میکند و زندگی امپراطریس وو زتیان رو به نمایش میکشد
حالا زندگی نامه وو زتیان طبق تاریخ اصلی:
دختری رقاصه به نام وو رویی در سن حدود 15 سالگی مورد توجه امپراطور تایزونگ که حدود 44 سال سن داشته قرار میگیرد و در همان زمان به صیغه امپراطور تایزونگ در می آید.
پس از مرگ امپراطور تایزونگ؛پسرش لی ژی (امپراطور گائوزونگ ) به تخت می نشیند.
در همان زمان گائوزونگ به وو زتیان علاقه مند میشود و او به صیغه گائوزونگ در می آید(در سلسله تانگ به صیغه گرفتن معشوقه بیوه پدر امری رایج بود)،در ابتدا وو زتیان با مخالفت ها و دشمنی های صیغه ارشد زیائو مواجه میشود چون بانو زیائو مادر ولیعهد بوده و از وو زتیان و پسرانش وحشت داشته اما چیزی نمیگذرد که وو زتیان جاه طلب ، با دسیسه صیغه ارشد زیائو و پسرش را از راه بدر میکند و بانو زیائو را با زهر به قتل می رساند
وو زتیان که اکنون که در صدر حرمسرا قرار داشت ولی مقامی به جز مقام ملکه راضی اش نمی کرد
بنابراین وو زتیان نوزاد دختر تازه متولد شده خویش را به قتل رساند و قتل را به گردن ملکه وانگ انداخت و او را عزل و اعدام کرد
دیگر مانعی بر سر راه وو زتیان وجود نداشت و او ملکه شد
چند سال پس از ملکه شدن؛امپراطور گائوزونگ پس از دومین سکته مغذی خود از کار افتاد و عملا سلطنت و حکومت به دست نایب السلطنه که کسی جز وو زتیان نبود افتاد
ملکه زتیان قتل ها و جرم های زیادی از جمله کشتن پسر اولش،قتل نوزادش،دسیسه ها شیطانی عیله ملکه وانگ،قتل نخست وزیر و کل اعضای کابینه،قتل و اعدام تمام صیغه ها و معشوقه های امپراطور گائوزونگ و...
هفت سال پس از مرگ شوهرش یعنی امپراطور گائوزونگ و مرگ پسرش
در زمانی که ملکه مادر بود باردیگر قدرت را رسما به دست گرفت ولی اینبار رسما به عنوان امپراطور وو زتیان تاجگذاری کرد او از سن 67 تا 82 سالگی به مدت نزدیک 15 سال بر چین حکمرانی کرد
در زمان 15 سال سلطنت امپراطریس زتیان چین بسیار پیشرفت کرد و بسیاری از مرز های خود را باز پس گرفت همچنین تجارت رونق دیگر گرفت و وضع مردم عالی شد همچنین هنر و ادبیات پیشرفت چشمگیری کرد به طوری که 15 سال سلطنت امپراطریس وو زتیان به عنوان عصر طلائی چین یاد میشود
خیلی ممنون زحمت کشیدید ولی اینا که همشون علیه هم دسیسه کردند پس نقش خوب کی میشه اینا که همشون بدند بعدشم چرا آخر سریال شخصیت اصلی میمیره ؟آخرشو به نظر من خراب کردند.به هر حال مرسی از زحمات خوبتون ممنونم
ممنونم در واقعیت هر شخصیتی هم جنبه مثبت داره هم منفی به نظر من این که الزاما هر فیلمی یک شخصیت مثبت داشته باشه و یک شخصیت منفی، چندان جالب نیست باید جنبه های خوب و بد اخلاقی با هم به نمایش گذاشته بشه
راستی این دوتا زنا که تو سریال زندگی برای عشق رقیب هم هستند خیلی مثل همند نه؟ من فکر میکنم یه نفرن .کلا غیر اینا اگه بازم سریال کره ای دارین بزارین مرسی
راوی زندگی دختری به نام جانگ اوکی جونگِ که خیاطی ماهر است پدر وی یک اشراف زاده بوده که بر خلاف قوانین با یک برده ازدواج می کند. بعد از مرگ پدرش مادرش به عنوان یک برده در خانه یکی از اشراف به عنوان خدمتکار مشغول می شود و سرپرستی جانگ اوکی جونگ به عمویش واگذار می شود. عموی جانگ مایل است که وی وارد قصر شود اما جانگ به خیاطی علاقه دارد عمویش برای تحت فشار گذاشتن وی از مادرش اسفاده می کند و جانگ برای رهایی مادرش حاضر می شود وارد قصر شود در آن جا با حزب جنوب آشنا می شود و مادر بزرگ پادشاه را ملاقات می کند در گذشته جانگ با امپراطور آشنا شده بود اما تصور می کرد که وی یک مامور دولتی است، در قصر متوجه شد که اشتباه کرده و وی امپراطور سوک جونگ است در این زمان ملکه اینگ یئونگ فوت می کنه و پادشاه تصمیم می گیره جانگ رو به عنوان ملکه مرفی کنه اما با دسیسه ملکه مادر و وزیر ارشد جانگ اوکی جونگ ربوده شده و بانو اینهیون ملکه می شود پس از انتصاب ملکه، بانو جانگ به کمک مادر بزرگ پادشاه به قصر باز می گردد اما با عنوان همسر ارشد امپراطور. بر اثر دسیسه های ملکه مادر و حزب غرب بانو جانگ متعهد می شود اگر صاحب فرزندی شد آن را به ملکه اینهیون که بچه ای ندارد بسپارد. پس از مرگ ملکه مادر، بانو جانگ صاحب یک پسر می شود و او را به ملکه می سپارد اما علیه ملکه دسیسه می چیند تا مقام وی و فرزندش را به دست آورد پس از مدتی ملکه اینهیون برای محافظت از پدرش از مقام خود کناره می گیرد و بانو جانگ ملکه می شود ملکه به همراه حزب غرب و دختری خدمتکار به نام دونگ یی که به عنوان همسر امپراطور منصوب شده است و یک تاجر ثروتمند که به بانو جانگ علاقه مند بوده و مایل است او را از قصر خارج کند، بانو جانگ را از سریر قدرت به پایین می کشد و مقام خویش را باز می گیرد پس از مرگ ملکه اینهیون بانو چوی دونگ یی که مایل است مقام ملکه را دریافت کند علیه بانو جانگ دسیسه می چیند و وی را به مرگ محکوم می کنند و فیلم با مرگ همسر محبوب پادشاه خاتمه می یابد