تصاویر درام دونگ یی 31

سه شنبه ۲ شهریور ۹۵
۰۰:۱۵

کلمات کلیدی :

نظرات (۲۴)

علی نجاری لواسانی

چهارشنبه ۳۱ خرداد ۰۲
۱۳:۲۲

سلام

بانو جانگ اوک جونگ که در تاریخ با مقام هی بین شناخته می شود معشوقه سوک‌جونگ بود. او به خاطر جنگ حزب های سورون و نورون قربانی شد. شاید شخصیت بانو جانگ را سیاه بدانند در صورتی که او در تاریخ شخصیتی سفید بود اما شخصیت خاکستری پیدا کرد. شاید بعضی از او متنفر باشیم اما خودتان را جای او قرار دهید ، خانواده شما ار حزب مخالف ملکه مادر ، ملکه و اکثر مقامات هستند تازه معشوقه ی شما که زمانی به خاطرتان جلوی مادر و همسر و مقامات مهم ایستاد حالا عاشق شخص دیگری شده و محبتش به تو کم می شود حتی با تو بدرفتاری هم می کند، خب اگر شما جای اوکی جانگ بودید دچار همچین رفتاری نمی شدید؟

ستایش

پنجشنبه ۹ بهمن ۹۹
۱۱:۱۴

واقعا بانو جانگ حیف بود:(

نقش بانوجانگ با اینکه منفی بود اما بازم ازدونگی جذابتر بود

هستی

سه شنبه ۱۱ آذر ۹۹
۰۰:۲۶

بانو جانگ باید میمرد

یادتون رفته مادر امپراطور و حتی ملکه اینهیون روهم کشت

تازه میخواست گعوم رو هم بکشه

واقعا باید میمرد

دونگی بد بخت به خاطر اینکه هویت

خوش رو مخفی کرد خواستن اعدامش

کنن به خاطر مرگ پسرش بهش

رحم کردن و جونش رو بهش بخشیدن

ولی بانو جانگ چی چندنفرو کشت؟

واقعا نباید میمرد؟

شادی

چهارشنبه ۱۴ آبان ۹۹
۱۹:۵۴

😭😭😭😭😭😫عشقم

فاطمه

پنجشنبه ۲۴ آبان ۹۷
۱۹:۱۷

سلام.با شما موافقم.ولی قبل از بانو جانگ دونگی مقصر بود چون تو هر کاری سرک می کشید و دخالت می کرد و دردسر می ساخت.

نیلوفر کیانی

چهارشنبه ۲۳ آبان ۹۷
۰۹:۳۵

اون قسمت که بانو جانگ دستگیر میشه بعد امپراطور میاد میگه اولش از دست خیلی اعصبانی بودم ولی بعد فکر کردم تو تنها مقصر نیستی منم تا حدودی مقصر و....بعد ازش می خواد خودکشی کنه ولی بانو جانگ میگه هرگز من کار اشتباهی نکردم تنها اشتباهم اینکه عاشق شما شدم حالا به خاطر همچین اشتباهی می خوام تاون اشتباهم بدم من با سم بکشید تا زجر ازدست دادن که این همه سال عاشق تون بودم شما بکشید . این گفتو گو شون خیلی دوست داشتم 🤗🤗🤗🤗🤗

در پآسخ به مرسانا

مرسانا

دوشنبه ۲۱ آبان ۹۷
۱۴:۱۷

اولاینکه لازم به ذکر هستش که بانو جانگ ملکه اینهیون رو نکشت بلکه مادرش بود وهمینطور اون مامان امپراطور نکشت داداشش بودو همینطور اتیش زدن خانه دونگی هم کار مامانش بود و بدون هماهنگی این انجام شد ولی خوب اقدام به قتل دونگی کار خودش بود. نمیشه گفت بانو جانگ بی تقصیر نیست ولی امپراطورم خدایی خیلی بیانصاف خود خواه بود بیشتر مقصرر بود اگه کسی که خیلی دوسش دارید یکی دیگرو دوست داشته باشه وو مثل آشغال پرتت کنه خدای حسودی نمیکنید؟ خدایی نباید اعدام میشد درواقع فوق فوقش باید تبعید می شد ولی به نظرم برای یک فردی که غرور داره بهترین مرگ ممکن بود و با غرورو اقتدار مرد و عزیزانم در واقع این فیلم با واقعیت یک تفاوت های کوچکی داشت برای مثال دونگی یک خواهر بزرگتر از خودش هم داره ولی در فیلم دیده نشد و یا اصلا دونگی و امپراطور اینطوری با هم آشنا نمیشن پس قضاوت نکنید

سارا

جمعه ۲ تیر ۹۶
۱۸:۴۳

با خودخواهی وهرس وطمع خودش باعث شد اعدام بشه

پری

پنجشنبه ۸ مهر ۹۵
۲۰:۴۱

دوستان از کدام عشق حرف میزنین

😲

بانو جانگو برادرش مادر امپراطور رو کشتن

ملکه بی چاره رو جادو کردن

میخواستن دونگی و بچش رو بکشن دیگه چه عشقی باقی میمونه

درسته بانو جانگ تو اوردن جادوگر و آتش زدن خونه دونگی تقصیری نداشت برادر و مادر نادونش کردن ولی مهم این است که بانو جانگ آرزوش بود ملکه ،دونگی و بچش بمیرن 😣

ناگفته نمونه بانو جانگ خیلی مغرور بود این طوری نباید میمرد باید همون طور که امپراطور گفته بود خود کشی میکرد مرسی😘

پری

پنجشنبه ۸ مهر ۹۵
۱۰:۴۱

دوستان انتظار دارین امپراطور هنوز بانو جانگ رو دوست داشته باشه😮😑

بانو جانگ و برادرش مادر امپراطور رو کشتن

و اینهیون رو جادوی سیاه کردن

خونه دونگی هم آتیش زدن

دیگه از چه عشقی حرف میزنین

منم اینجا دلم براش سوخت ولی حرفی دونگی که براش از سرنوشت گفت خیلی قشنگ بود

بانو جانگ هم اینجا گفت من احمق بودم که اون کار ها رو کردم

اوکیجون

چهارشنبه ۲۴ شهریور ۹۵
۱۷:۱۷

از این امپراطور بدم میاد بعد از اعدام بانو جانگ هیچکاری نکرد ؟

اثلا اززمانی که دونگی امد این فراموش کرد

اوکیجون

چهارشنبه ۲۴ شهریور ۹۵
۱۱:۵۰

بیچار بانوجانگ برای نجات خانوادش اخرش به گناهی که نکرده بود اعتراف کرد دلم بحالش میسوزه خیلی گناه داشت

حیف این زن :|

من

دوشنبه ۲۲ شهریور ۹۵
۱۸:۵۰

باید بگم بانو جانگ از اول طمع مقام داشت و با این انگیزه همسر امپراطور شد

ولی خیلی از برادر احمقش بدم می اومد

امپراطور هم باید ازدواج میکرد چون اینهیون بچه دار نمیشد

تازه در اون دوره بیش تر فرمانروا ها چند همسر داشتند اون امپراطور بیچاره هم یکیشون

جونگ اون سو

يكشنبه ۱۴ شهریور ۹۵
۰۴:۰۰

آخییییییییی چرا از صحنه های دردناک میذاری... طفلک بانو جانگ٬ از دونگی بیشتر دوسش میداشتم :(( همش اون برادر خل و چلش یه کار میکرد مینداختن گردن این زن :((((((((((((((((

:|
از دونگی دوست داشتنی تر بود :)
خخخخ

afsane dongyi

شنبه ۱۳ شهریور ۹۵
۲۱:۲۶

عالی هستی

ممنونم

🇰🇷єlђค๓🇰🇷

شنبه ۱۳ شهریور ۹۵
۰۲:۰۲

بد شدن بانو جانگ تقصیر خودش نبود بانو جانگ و امپراطور عاشق هم بودند ، ولی امپراطور تا دونگی رو دید دیگه از بانو جانگ سیر شد ، و حتی قبل از اون ملکه این هیون رو دوست داشت و با دیدن بانو جانگ از ملکه این هیون سیر شد ، اون دونه دونه رفت سراغ زن های دیگه و زن های قبلی شو فراموش کرد ، ملکه این هیون بعد از ورود بانو جانگ ساکت شد و چیزی نگفت و بعد امپراطور فکر کرد بانو جانگ هم مثل ملکه این هیون به ورود زن بعدی بی تفاوت می مونه به خاطر همین دونگی رو آورد تو قصر ، بانو جانگ هم از اون موقع به بعد بد شد ،پس باید به جای بانو جانگ خودش رو اعدام میکرد ، واقعا امپراطور آدم احمق و پستی بود

سارا